English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (7657 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
killer submarine U زیردریایی شکاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hunter killer U نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
Other Matches
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
conventional submarine U زیردریایی معمولی زیردریایی غیرهستهای
subroc U موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
antisubmarine screen U پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
antisubmarine U ضد زیردریایی
submarine boat U زیردریایی
submarine chaser U ناوچه ضد زیردریایی
astro U اژدر زیردریایی
submariner U خدمه زیردریایی
asroc U راکت ضد زیردریایی
silent running U سکوت زیردریایی
sqid U خمپاره ضد زیردریایی
lifeguard submarine U زیردریایی نجات
sill U پشته زیردریایی
sills U پشته زیردریایی
antisubmarine torpedo U اژدر ضد زیردریایی
antisubmarine barrier U مانع ضد زیردریایی
antisubmarine action U مکانیسم ضد زیردریایی
antisubmarine action U عمل ضد زیردریایی
antisubmarine U مخرب زیردریایی
anti submarine U هواپیمای ضد زیردریایی
alvin U یک نوع زیردریایی
antisubmarine search U کاوش ضد زیردریایی
albacore U زیردریایی الباکور
albacore U نوعی زیردریایی
aluminaut U زیردریایی الومینیومی
torpedo U موشک ضد زیردریایی
nuking U زیردریایی اتمی
tinfish U موشک ضد زیردریایی
torpedoing U موشک ضد زیردریایی
torpedoes U موشک ضد زیردریایی
nukes U زیردریایی اتمی
nuked U زیردریایی اتمی
nuke U زیردریایی اتمی
torpedoed U موشک ضد زیردریایی
deep submergence U زیردریایی نجات
subsurface U زیردریایی زیرابی
command active sonobuoy system U وسیله اکتشاف زیردریایی
submarine U با زیردریایی حمله کردن
air surface zone U منطقه عملیات ضد زیردریایی
hunting U شکار دشمن یا زیردریایی
submarines U با زیردریایی حمله کردن
rescue chamber U اطاقک نجات زیردریایی
antisubmarine search U عملیات تجسس ضد زیردریایی
silent running U حرکت زیردریایی با سکوت
creeping attack U تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
datum time U ساعت تعیین محل زیردریایی
terne U نوعی موشک ضد زیردریایی نروژی
sonobuoy U بویه صوتی و ضد زیردریایی سونوبوی
magnetic anomaly detection gear U دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
seadata U اطلاعات مربوط به ردگیری زیردریایی دشمن
nuclear submarine U زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
deep submergence U زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
datum U اثر جذر و مد دریا محل زیردریایی در عمق اب
buckhound U سگ شکاری
hound U سگ شکاری
gundogs U سگ شکاری
gundog U سگ شکاری
hounds U سگ شکاری
hounding U سگ شکاری
hounded U سگ شکاری
hunters U سگ شکاری
feral U شکاری
raptorail U شکاری
raptatory U شکاری
raptatorial U شکاری
sporting dog U سگ شکاری
hunting dog U سگ شکاری
ratch U سگ شکاری
accipital U شکاری
deer hound U سگ شکاری
gun dog U سگ شکاری
hunter U سگ شکاری
hoverting U ثابت ماندن در یک نقطه یا ارتفاع حفظ عمق زیردریایی
deer dog U تازی سگ شکاری
staghound U تازی شکاری
shot gun U تفنگ شکاری
Afghan Hound U سگ شکاری افغان
game bag U خرجین شکاری
sport car U اتومبیل شکاری
game fowl U مرغ شکاری
ravin U طعمه شکاری
ravening U شکاری غاصب
gazehound U نوعی سگ شکاری
dogcarts U کالسکهی شکاری
dogcart U کالسکهی شکاری
shotguns U تفنگ شکاری
game U جانور شکاری
accipiter U مرغ شکاری
birds of prey U پرندگان شکاری
terriers U سگ بویی شکاری
terrier U سگ بویی شکاری
hunters U اسب یا سگ شکاری
shotgun U تفنگ شکاری
blood U سگ شکاری و بوی خن
sports cars U اتومبیل شکاری
sports car U اتومبیل شکاری
birds of prey U مرغان شکاری
bows U کمان شکاری
bowed U کمان شکاری
canum venaticorum U سگان شکاری
bow U کمان شکاری
bowing U کمان شکاری
capped watch U ساعت شکاری
canes venatici U سگان شکاری
hunter U اسب یا سگ شکاری
orion U نوعی هواپیمای چهارموتوره ملخ دار ضد زیردریایی باموتور توربوجت
doublcd barrcled shot U تفنگ شکاری دو لول
fighter bomber U شکاری- بمب افکن
accipitrine U ازجنس باز شکاری
huntsmen U مدیر تازیهای شکاری
huntsman U مدیر تازیهای شکاری
pointers U سگ شکاری یابنده شکار
raven U شکار طعمه شکاری
ravens U شکار طعمه شکاری
marlin U ماهی شکاری بزرگ
bird of prey U مرغ شکاری گوشتخوار
pointer U سگ شکاری یابنده شکار
chaser U مفتش هواپیمای شکاری
field trial U مسابقه تازیهای شکاری
chasers U مفتش هواپیمای شکاری
high power U تفنگ شکاری بزرگ
fighter cover U پوشش با هواپیماهای شکاری
beagles U تازی شکاری پاکوتاه
venatical U وابسته بشکار شکاری
beagle U تازی شکاری پاکوتاه
venatic U وابسته بشکار شکاری
feral U حیوان شکاری وحشی
sea bat U نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
predaceous U شکاری تغذیه کننده از شکار
basset U نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
irish wolfhound U سگ شکاری بزرگ وقوی هیکل
accipitrine U متعلق به مرغان شکاری بازمانند
goshawk U باز بال کوتاه شکاری
gordon setter U نوعی سگ شکاری سیاه رنگ
golden retriever U سگ شکاری طلایی رنگ دورگه
saker U باز شکاری در اروپای قدیم
salmi U خورش باگوشت مرغ شکاری
predacious U شکاری تغذیه کننده از شکار
small game U پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
gamekeepers U متصدی جانوران شکاری قرقچی
sporterize U تبدیل تفنگ نظامی به شکاری
gamekeeper U متصدی جانوران شکاری قرقچی
spitting U در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
sleuth hound U یکجور سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
setters U توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
setter U توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
bloodhounds U نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
bloodhound U نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
upland game U پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
glede U انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
to hark back U برگشتن) درگفتگوی ازتوله شکاری که اندکی برمیگرددتاردشکار رادوب
wing shooting U شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
submarine sanctuaries U مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
hedgehog U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehogs U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
balancing U حفظ عمق کشتی متعادل کردن عمق زیردریایی
evasive steering U اجتناب از زیردریایی دشمن حرکت اجتناب امیز ناو
haven submarine U منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
yoicks U علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
fighter direction U هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
hot rod U اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
fowling piece U تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
fowling piece U تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
fighters U هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
saluke U سگ شکاری بویی تازی بویی
fighter U هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
Recent search history Forum search
0معنی مرغ شکاری
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com